حسین عزیزمحسین عزیزم، تا این لحظه: 10 سال و 7 روز سن داره

حسینم معجزه مقدس الهی وهدیه ناب پروردگار

گردش-تیرماه 94

سلام پسرقشنگ وعزیز ودردانه ام،مامان فدات بشه الهی. بازم خدای خوب ومهربون روهزارمرتبه شکرمیکنم بخاطرداشتنت،هرچقدرخداروشکرکنم بازم کمه،فقط خدا خودش میدونه که چقدرممنون لطف وعنایتش هستم که چنین عزیزی روبه من هدیه داده و به من حقیر و گنهکار لیاقت مادری چنین گوهرباارزشی ازگوهرهای گنجینه خلقت رو عنایت کرده،فقط خداخودش میدونه که تمام ذرات وجودم درتمام لحظات شکرگذاروسپاسگذارشه،خداونداچگونه شکراین نعمت بزرگ را به جاآورم؟ فقط شکر دل وزبان وسجده شکر،احساس میکنم خیلی کمه،خداوندادستم رابگیر وکمکم کن تابنده خوبی برایت باشم تاشاید دلم کمی آروم بگیره ...
28 مرداد 1394

لالایی های مامان

سلام عزیزدردونه مامان   سلام یکی یه دونه مامان پسر قشنگ وعزیزم هرلحظه که تورومیبینم ایمانم به قدرت وعظمت خدابیشتروبیشترمیشه،توآینه خدانمای منی بهترینم،عزیزترینم. مادر دورت بگرده،مادر فدات بشه الهی، مادربلاگردونت بشه الهی پسرناز وقشنگم. پسرعزیزوقشنگم دوستت دارم خیلی خیلی خیلی زیاد،توهیچوقت نمیتونی بفهمی که مامان چقدردوستت داره،هردم و بازدمم فقط وفقط به عشق توست،تو تمام زندگی من شده ای،حتی لحظه ای نمی شود که به غیرتو فکرکنم،تمام فکرم،ذهنم،روحم فقط متعلق به توست. سرکارکه هستم لحظه شماری می کنم که زودتربرم خونه وپسرعزیزم روببینم،صبحها که سرکارم خیلی دلم برات تنگ...
5 مرداد 1394
1